کد مطلب:188696 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:238

سخنی با منکران
دو گروه با دو انگیزه ی متفاوت كمال ها و كرامت های ائمه (ع) را با دیده ی انكار و ناباوری می نگرند.

نخستین گروه: كسانی هستند كه از ریشه، ویژگی مقام معنوی و جایگاه ائمه را منكرند، و نهایت نظری كه درباره ی ایشان اظهار می دارند این است كه آنان هم مانند سایر عالمان و فقیهان و مفسران و شخصیت های علمی - دینی بوده و مورد اطمینان وثوق می باشند و آنچه كه به عنوان سنت پیامبر نقل كنند از ایشان پذیرفته است، ولی آنچه كه بدون استناد به پیامبر بیان كنند نظر شخصی آنان تلقی شده، در معرض خطا و نسیان قرار دارد.

بسیاری از اهل سنت، درباره ی ائمه (ع) چنین بینشی دارند.

محیی الدین بن شرف نووی (م 676 ه) می گوید:

محمد بن علی بن الحسین... معروف به باقر (ع)... از جمله ی تابعان جلیل القدر است، او پیشوایی دانا و خبره بود كه تمامی اندیشمندان اسلامی بر جلالت او اتفاق نظر دارند، از جمله فقهای مدینه، بلكه از پیشوایان ایشان بشمار می آید و... [1] .

ذهبی (م 748 ه) می گوید:

او - محمد بن علی الباقر (ع) - از جمله كسانی است كه علم و عمل و بزرگواری و



[ صفحه 48]



شرف و وثاقت و متانت را با هم در وجود خویش ذخیره داشت. او برای خلافت شایسته بود و از جلمه ائمه ی دوازده گانه ی شیعه بشمار می آید كه ایشان را معصوم و عالم به همه ی معارف دین می شناسند، ولی جز ملائكه و انبیا هیچ كس عصمت ندارد و همه در معرض خطا و صواب قرار دارند و سخنانشان گاه پذیرفته می شود و گاه رد می گردد، بجز پیامبر اكرم (ص)؛ زیرا او معصوم بوده و از جانب وحی تأیید می شده است. [2] .

بدیهی است كه دارندگان چنین بینشی، بر اساس باور خویش نمی توانند كمالات الهی و فوق بشری ائمه را بپذیرند.

بسیار جالب است كه این بحث در عصر امام باقر (ع) نیز از مباحث محوری بوده است و شخص هشام بن عبدالملك از جمله انتقادهایی كه به امام باقر (ع) وارد كرده، همین مطلب است. و امام به وی پاسخی قاطع داده است.

هشام به امام باقر می گوید:

علی (ع) مدعی علم غیب بود! در حالی كه خداوند هیچ كس را بر غیب خویش آگاه نساخته است. پس علی (ع) چگونه مدعی بوده است؟!

امام باقر در پاسخ می فرماید:

خداوند متعال بر پیامبرش (ص) كتابی شگفت فرو فرستاد كه در آن تمامی آنچه رخ داده و تا قیامت رخ خواهد داد، ثبت شده است. و آیات «و نزلنا علیك الكتاب تبیانا لكل شی ء و هدی و موعظة للمتقین» [3] و «و كل شی ء احصیناه فی امام مبین». [4] و «ما فرطنا فی الكتاب من شی ء» [5] نظر به همین حقیقت دارد. از سوی دیگر خداوند به پیامبر وحی كرد: آن چه از اسرار پنهان و امور غیبی كه به وی ارائه شده به علی (ع) منتقل كند... و در این راستا پیامبر به اصحاب خویش فرمود: علی بن ابی طالب برای تأویل قرآن خواهد جنگید، همان گونه كه من برای تنزیل قرآن و



[ صفحه 49]



اصل تثبیت آن در میان مردم با عوامل ستیزه جو جنگیدم. و در نزد هیچ كس تأویل قرآن به صورت كامل و تام آن وجود ندارد مگر نزد علی (ع)... [6] .

دومین گروه: كسانی هستند كه با وجود اعتقاد به مقام ویژه ی ائمه و امامت الهی آنان، تأكید بر كرامت ها و كارهای فوق العاده ی ایشان را زمینه ی دور شدن جامعه از توجه به نقش معلمی و هدایتگر امامان (ع) می دانند و معتقدند كه مشغول شدن ذهن شیعه به این امور، موجب مخفی ماندن سایر ابعاد فكری و عملی ائمه شده است.

به نظر این گروه، طرح این نوع كرامت ها، سبب شده است كه شخصیت معصومان (ع) در ذهن عامیان، در بعد شفابخشی و معجزه آفرینی و گره گشایی از مشكلات مادی مردم و شفاعت از گنهكاران، منحصر شود، و آنان از الگو قراردادن پیشوایان دین در میدان عمل و سازندگی محیط فردی و اجتماعی و تصحیح شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه، غافل شوند!

این گروه كه با اندیشه ی اصلاح و اصلاحگری به این موضع روی آورده اند و سعی در تعادل بخشیدن به بینش ها و منش های فردی و اجتماعی شیعه دارند. هرچند در اصل این حركت انگیزه ای مقدس داشته باشند و هشدار آنان به رعایت ارزش ها در میدان عمل و عینیت جامعه بایسته و ضروری باشد، اما نباید این هدف ارزشی، موجب نادیده گرفتن برخی واقعیت های ارزشمند باشد.

اگر در فلسفه ی معجزات انبیا (ع) دقت شود، آشكار خواهد شد كه همه ی طبقات فكری جامعه قادر به تجزیه و تحلیل علمی و منطقی و فلسفی امور نیستند، بلكه توده ها همواره برای شناخت حقایق، نیازمند روش هایی تجربی و ملموس می باشند و اعجازها و كرامت ها در این راستا صورت می گیرد.

شیوه ی صحیح این است كه همواره با طرح این بعد از شخصیت معنوی ائمه (ع) به توده ها یادآوری شود كه وسیله را با هدف، و نشانه را با مقصد اصلی عوض نكنند. كرامت ها نشانی است از حقانیت رهبری ائمه و امامت آنان، و این مقدمه ای است برای الگو قرار دادن ایشان در رفتار دینی و اجتماعی و اخلاق والای انسانی. چنان كه این موضوع در مجال هایی از این كتاب مورد توجه قرار گرفته است.



[ صفحه 53]




[1] تهذيب الاسماء و اللغات، شرف الدين النووي 1 / 87. الامام الصادق و المذاهب الاربعة 1 / 436.

[2] سير اعلام النبلاء 4 / 401.

[3] نحل / 89.

[4] يس / 12.

[5] انعام / 38.

[6] دلائل الامامة 104؛ امان الاخطار 52؛ بحار 46 / 308؛ نور الابصار، مازندراني 64-60.